اشاره: آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد، به تازهگی گفته است که نیروهای مخالف طالبان در به چالشکشیدن این گروه در مسایل داخلی و خارجی فعالتر شدهاند. وی این اظهارات را هنگام ارایه گزارش ربعوار با موضوع «وضعیت افغانستان و پیامدهای آن برای صلح و امنیت بینالمللی» به شورای امنیت سازمان ملل، مطرح کرده است.
دقیقاً اشاره گوترش به نشستهایی است که با محوریت جبهه مقاومت ملی به ترتیب در شهرهای مسکو، دوشنبه و وین برگزار شده اشت. در ضمن، اتحاد نیروهای ضد طالبان در سومین دور «روند ویانا» برجستهتر بود که منتهی به ترتیب «نقشه راه» شد. در این نقشه راه ضمن حمایت از مقاومت مسلحانه مردم افغانستان علیه طالبان بر ایجاد چتر بزرگ سیاسی متشکل از نیروهای ضد این گروه تاکید شده است.
گزارشگر خبرگزاری مقاومت در این نوبت با استاد سیدحسین اشراق، پژوهشگر مطالعات فلسفه و یکی از اشتراککنندهگان سومین دور روند ویانا گفتوگو کرده است که شرح آن را در ذیل میخوانید:
خبرگزاری مقاومت: برگزاری چندین نشست بینالمللی در پیدا کردن راهحل برای پایاندادن به بحران افغانستان چه پیامدهایی دارد؟ در ضمن، لطفاً راجع به جزییات بحثها و تصمیمهای سومین دور نشست ویانا بگویید؟
سیدحسین اشراق: بسیار تشکر. معلوم است که نشستهایی که در کشورهای مختلف برگزار میشود، حتماً تاثیرات خود را دارد و کمک میکند تا صدای افغانستان بلند شود، ظرفیتها هماهنگ شوند و گامهایی در مسیر برنامهریزیهای مشترک برداشته شود. در مسکو هم بحث همین بود که افغانستان در یک وضعیت بحران بشری قرار دارد و استبداد به صورت تمامیتخواهانه آن حاکم شده است. افغانستان قانون ندارد و وضعیت حقوق بشر در بدترین حالت قرار دارد، آپارتاید جنسیتی بیداد میکند و امنیت انسانی در شرایط بسیار وخیمی قرار دارد. نیاز است تا ما از یک طرف بر حق مقاومت در برابر این حالت تاکید کنیم و گام دوم این است تا ظرفیتها را هماهنگ کنیم. در گام سوم باید برنامه داشته باشیم و در گام نهایی یک ساختار بدیل را در نظر بگیریم. بحثهایی که مطرح شد، هم جنبه نظری داشت و هم جنبههای کاربردی. مساله مهم این است که افغانستان به لانه تروریسم و خطری برای منطقه و جهان تبدیل شده است. این مورد برای کشورهای منطقه نگرانی جدی است؛ نگرانیای که ژیوپولیتیک و نظم منطقهای را و هم فضایی که کشورها بهگونه مسالمتآمیز باید به سر ببرند را با چالش مواجه کرده است. در مسکو هم مطرح شد که این خطر باید جدی گرفته شود، در نشست امنیتی هرات در تاجیکستان هم مطرح شد که این خطر جدی گرفته شود و در برابر چنین وضعی مقابله یک حق است، اما مقابله کل حرف نیست و باید مردم افغانستان برای رسیدن وضعیتی که در آن حق تعیین سرنوشت خود را به دست آورند و همچنان بر اساس اراده آزادشان تغییری به وجود آید که منجر به نظام قابل قبول برای مردم افغانستان، منطقه و جهان باشد.
در رابطه به نشستهای وین بگویم که دو جلسه پیش از این نیز صورت گرفته بود: دور اول و دوم. در دور اول هم مطرح شده بود که مقاومت به عنوان یک حق شناخته شود و همچنان از یک مشروعیت برخوردار باشد و ظرفیتها در حمایت از حق مقاومت مردم افغانستان کنار هم بیایند، تنظیم شوند و انسجام پیدا کنند. همچنان، برنامههای مشترک سیاسی و پشتیبانی از مقاومت در داخل را داشته باشد. البته زمانی که مقاومت میگویم، مقاومت در همه ابعاد مقابله با وضعیت حاکم در نظر است که هم جنبش شکوهمند زنان و هم مقاومتگرانی که در کوهپایهها در برابر مظالم ایستادهگی میکنند و هم تودههایی که به طرق مختلف در مقابل این وضعیت ناهنجار قرار گرفتهاند. همچنان، دیاسپورا در خارج از افغانستان صدای خود را بلند میکنند و گام به گام انسجام مییابند و از مسیر یک دیپلماسی پویا میخواهند فشار وارد کنند و دنیا را بفهمانند که این یک خطر کوچک نیست.
در دور دوم طی قطعنامهای که صادر شد فیصله بر این بود که یک گروه کاری درست شود و این گروه کاری وظیفه بگیرد تا یک نقشه راه را تدوین کند. نقشه راه توسط همین گروه کاری تسوید و آماده شد و در نشست سوم به اشتراککنندهگان تقدیم شد. پس از گفتوگو و یک سری تعدیلات و در نتیجه اقتراحی صورت گرفت و در نهایت سند نقشه راه تولید شد. در این سند چند مورد پیشبینی شد: یکی این که نظام تمامیتخواهانه طالبان به هیچوجه پاسخگوی خواستههای مردم افغانستان و همچنان انتظارات منطقه و جهان نیست. ایجاب میکند تا یک دگردیسی بنیادی به وجود آید و چند مورد در محور توجه قرار داشته باشد: یک، افغانستان باید از وضعیت استبدادی به یک وضعیت گفتمانی متحول شود؛ دو، حق تعیین سرنوشت مردم افغانستان به رسمیت شناخته شود و همه ظرفیتها در همین مسیر تنظیم شوند؛ سه، بحث دیگر این بود افغانستان نیاز به این دارد که در مسیر توسعه پایدار قرار گیرد. برای فعلاً طالبان به عنوان یک عامل بازدارنده در برابر توسعه چه به لحاظ اقتصادی و چه به لحاظ سیاسی، فرهنگی و…. قرار گرفتهاند. این خطر بزرگ است و افغانستان را در فضای قرون وسطا پرتاب میکند. همچنان، بحث عدالت و زیر پا کردن آن است که توسط طالبان صورت میگیرد. آپارتاید جنسیتی حاکم است: پنجاه درصد نفوس افغانستان که شامل دختران و زنان است از صحنه سیاسی، فرهنگی، آموزشی و… کاملاً حذف شدهاند که این فاجعه بسیار بزرگ است.
بیش از بیست گروه تروریستی در افغانستان فعالیت میکنند که کشورهای همسایه را با خطر مواجه کردهاند، اینها مواردیاند که همه شهروندان افغانستان باید در قبال آن نگران باشند. علاوه بر این، مسایل مهم دیگری که است نیاز به یک حکمت و تدبیر حکومتداری دارد که متاسفانه توسط نیروهای مسلحی که در قضا، اداره و سیاست مداخله میکنند و به هیچ هنجاری پاسخگو نیستند، افغانستان را به دایرهای تبدیل کردهاند که به جز از قتل و کشتار، خشونت و حقنشناسی، مورد دیگری دیده نمیشود. در این نقشه راه مطرح شد که مثلاً سه کار مهم انجام شود: یک، ظرفیتهایی که در نشست وین گرد هم آمدهاند که از تنوع بسیار خوب جنسیتی، قومیتی، زبانی و… برخوردار است، باید زمینه آن فراخ شود تا در یک کنفرانس وسیعتر در مورد تحولات افغانستان تصمیم گرفته شود. از این طریق میشود رابطههای بهتری با جامعه بینالمللی هم به وجود آید و فشار بیشتر بر طالبان وارد شود. دو، باید یک پلتفورمی تنظیم شود که بتواند ارزشهای مشترک همین مجموعهها را انعکاس دهد که البته روی یک سلسله ارزشها بحث صورت گرفت و در نقشه راه گنجانده شد تا در فاصلهای که نشست دیگر برگزار میشود، پلتفورم مورد نظر آماده شود. مساله دیگر این است که گروههای مختلف در زمینه بیرونرفت از بحران موجود طرحهای متنوعی دارند که همه باید تبدیل به طرح واحد شود. به همین خاطر گروههایی مربوط به همین حوزهها در نظر گرفته شد که هم سند مربوط به دیدگاه مشترک یا همان پلتفورمی که ارزشهای مشترک را بازتاب میدهد، آماده شود. همچنان یک مکانیسم برای انسجام بیشتر ظرفیتها به وجود آید و بر مبنای یک فراخوان همه نیروهای فعال افغانستان گرد هم آیند. در ضمن، یک طرحی به وجود آورده شود که براساس آن «طرح ساختار بدیل» پیشبینی شود و این به گونهای باشد که بتوانند خواستههای مردم افغانستان را پاسخ دهد و هم در رابطه به مسایل منطقهای و بینالمللی حرفهای روشن و مناسبی داشته باشد. یعنی در حقیقت ما زمینه را برای این فراهم کنیم که این ساختار بدیل بتواند شرایطی را به میان آورد که در آن مردم افغانستان بتوانند از طریق انتخابات و پیش از انتخابات هم تمهیداتی فراهم شود تا زمینههای روندهای دموکراتیک را به میان آورد. این زمینههای روندهای دموکراتیک شرایطی را به وجود آورد تا دوران گذاری پیشبینی شود و این دوران گذار شرایط را به گونهای به میان آورد که مسوده یک قانون اساسی تنظیم شود و براساس آن زمینههای برگزاری انتخابات به میان آید و افغانستان در مسیر پایداری قرار گیرد یعنی حکومت پایدار داشته باشد. ثبات را بهگونه واقعی تمثیل کرده بتواند. در حقیقت یک حکومت ممثل اراده مردم باشد. به همین خاطر، راجع به برخی از مسایل پیشنهادهایی صورت گرفت تا شکل و محتوای نظام مشخص شود . اما فیصله بر این شد که ما باید تمهیداتی را فراهم کنیم در رابطه به مسایل کلان به آرای مردم مراجعه کنیم و مردم هر آنچه را که پیشنهاد کردند، به آن تن در دهیم. یعنی ما یک نقشه راه را برای افغانستان دموکراتیک پیشبینی کردیم که خدا بخواهد گامهای دیگر برداشته شود و این گامها زمینه آن را فراهم کند تا به هدفی که تعیین شده است، برسیم. افغانستان یک کشوری باشد که تحولات آن از مشروعیت برخوردار باشد، حاکمیت آن معطوف به یک توسعه پایدار باشد، امنیت انسانی و حقوق بشر در آن تامین شده باشد و همچنان عدالت، محور باشد و هیچ نوع تبعیض و نابرابری و ستم وجود نداشته باشد و همه به عنوان شهروندان دارای حقوق برابر یکدیگر را بهرسمیت بشناسند و افغانستان در یک مسیر عادی گام بردارد.
به نظر من، این جلسات بسیار پربار و گرم بود و بحثهای جدی صورت گرفت. پس از روز دوم موسسات بینالمللی گزارش جلسات را شنیدند، استقبال کردند و آمادهگی نشان دادند که حاضر هستند این روند را کمک کنند. در ضمن، پارلمان اتریش وقتی در جریان این تحولات قرار گرفت، از شماری شخصیتهای پروسه ویانا دعوت کرد تا با نمایندهگان احزابی که در پارلمان اتریش حضور دارند، بحث شود. معلومات خوبی در رابطه به بحران افغانستان و آنچه طالبان بر تفتیش عقاید، کشتارهای دستهجمعی و انتقامجویانه و بقیه مسایل انجام میدهند، ارایه شد. آنها هم تعهد کردند تا در رابطه به تحت فشار قرار دادن طالبان و در رابطه با آپارتاید جنسیتی و حتا بهرسمیتشناختن آن کار میکنند و زمانی که مستندات کشتارها فراهم شود، در دادگاههای بینالمللی کمک میکنند تا زمینه فراهم شود که مردم افغانستان از این رنج نجات یابند. همچنان، تعهد کردند که با پارلمان اروپا هم صحبت میکنند و زمینه این را فراهم خواهند کرد پروسه ویانا را به لحاظ سیاسی و اخلاقی حمایت کنند.
خبرگزاری مقاومت: برگزاری همزمانی این نشستها به این معنا خواهد بود که کشورهای منطقه و کشورهای اروپایی برای پیدا کردن راه حل بحران در افغانستان به تفاهم رسیدهاند؟
سیدحسین اشراق: نهتنها در مسکو و دوشنبه که چندی پیش نشستی در تهران هم برگزار شد که در آنجا آقای احمدولی مسعود، رییس اجرایی جبهه مقاومت ملی افغانستان، اشتراک کرد. در آنجا هم دیده شد که یک طیف بزرگی از دانشمندان، فعالان مدنی و فرهنگی افغانستان که در ایران مستقر هستند و همچنان مجموعههای بسیار فعال سیاسی، مدنی و فرهنگی خود ایران در آن نشست اشتراک کردند. باوجود این که ایران سفارت افغانستان در تهران و قنسولگری افغانستان در مشهد را در اختیار گروه طالبان قرار داده است، اما دیده میشود که تغییری در سیاستهای این کشور نیز رونما شده و آماده بازنگری سیاست در قبال طالبان است. وقتی ایران آماده چنین تحولی آرام است، روسیه هم به این نتیجه رسیده که طالبان یک جنبش ناهموار است و نمیتواند شریک قابل اعتماد در زمینه مبارزه با مواد مخدر و تروریسم و ضرورت حفظ حسن همجواری با کشورهای آسیای میانه باشد. در این دو سال که بحث تعامل، رابطه، تغییر و حتا تقاضای جدی در رابطه به شکلگیری حکومت فراگیر داشتند، به نتیجهای نرسید. امروزه حتا دولت چین اعلام کرده که طالبان تا یک تغییر بنیادین را به نمایش نگذارند، از سوی این کشور بهرسمیت شناخته نخواهند شد.
خبرگزاری مقاومت: به عنوان پرسش آخر، آیا برایند پروسه ویانا بدیل طالبان خواهد شد و در ضمن، تلاشهای این پروسه مورد توجه و حمایت بینالمللی قرار خواهد گرفت؟
سیدحسین اشراق: پروسه ویانا آهسته آهسته در حال نیرومندشدن است. ظرفیت ها را هماهنگ می سازد و صدای واحدی را انعکاس میدهد. با وجود این، از یک تنوع برخوردار است که میتواند ممثل تنوع افغانستان به لحاظ مدنی، فرهنگی و مقاومتی که در درون افغانستان است، باشد. این همه نیاز به یک دیپلماسی فعال دارد که فکر میکنم پروسه ویانا از این ظرفیت به شکل خوبی برخوردار است. دیپلماتهای برجسته و فعال در اینجا حضور دارند و این زمینه را فراهم کردهاند که در هماهنگی با مرکز مطالعات بینالمللی اتریش (نهاد برگزارکننده روند ویانا) با کشورها و سازمانهای مختلف هماهنگی ایجاد کنند تا برای جلب حمایت بیشتر گامهای عملیتر و موثرتر برداشته شود.
خبرگزاری مقاومت: تشکر از این که برای ما فرصت دادید.
سیدحسین اشراق: از شما هم تشکر.