29 ثور 1403 11:59 ق.ظ

«نوروز در کج‌راهه پندارهای ناهموار» در گفت‌وگو با دکتر صاحب‌نظر مرادی

زمان مطالعه: 7 دقیقه

اشاره: نوروز از کهن‌ترین جشن‌های باستانی است. از نوروز به‌عنوان جشن «شکوفایی و نوزایی و زایش خورشید» نیز یاد شده است. در نوروز شب‌ و روز به تعادل می‌رسد. در مورد پیشنیه نوروز و تجلیل از آن‌ روایت‌های مختلفی وجود دارد.

فرهنگیان و پژوهشگران نوروز را جشن طبیعت دانسته و تاکید دارند که این جشن جزو میراث‌های بشری است و نباید آن را به دین و آیین خاص ارتباط داد.

خبرنگار خبرگزاری مقاومت در گفت‌وگو با دکتور صاحب‌نظر مرادی، تاریخ‌نگار و پژوهشگر برجسته افغانستان راجع به نوروز و دشمنی گروه‌های افراطی با این جشن باستانی پرسیده است.

 

خبرگزاری مقاومت: ضمن تبریک نوروز 1403 خورشیدی خدمت شما، سپاسگزار هستم که برای این گفتگو فرصت گذاشتید. لطفاً برای ما از چیستی نوروز بگویید و این که آیا نوروز یک جشن دینی است و یا جشن طبیعت؟

دکتر صاحب‌نظر مرادی: سلام به شما و نوروز شما هم مبارک. چنانی که می‌دانیم، نوروز یکی از جشن‌های قدیمی سرزمین ماست که همچون همزاد آدم از سراپردۀ اسطوره‌های آریایی تا دورۀ خراسان بزرگ با پیام‌های دوران کهن و مردمان باستان به‌سوی ما می‌آید. نوروز به مفهوم زمانی خود با خروج از بند زمهریر زمستان و اعلام فصل اعتدال بهاری، برابری شب و روز یکی از مسایل پیچیده شبه فزیکی، ریاضی، فلسفی، نجومی در طبیعت گردیده که نسبیت این تغییرات از یک طرف و متن‌گرایی و ظاهرپرستی گروهی از منسوبان به نهادهای دینی از سوی دیگر، بر پیچید‌گی آن افزوده است.

نوروز در تاریخ آریایی و خراسانی هیچ وقت به اندازه چند دهه اخیر قرن چهاردهم یعنی عصر حاکمیت مشترک بنیادگرایان دینی و دموکراتان غربی مورد مذمت و کژاندیشی قرار نگرفته که عناصر، علت‌ها و انگیزه‌های این‌گونه هجوم‌های بی‌امان در دوران سکولاریسم دولتی غربی‌ها در افغانستان جای بحث دیگر را دارد.

می‌دانیم که بلخ بامی در فراز و شیب تاریخ مراحل مختلفی را تجربه نموده است. زردشتیان، بودائیان، کم‌وبیش نصرانیان و مسلمانان هر کدام به نوبه خود عبادت‌گاه‌های بزرگی در بلخ ایجاد نموده اند؛ عبادت‌گاه‌هایی که شعاع جاذبه شان تا هند، چین و عراق گسترش یافته بود. نه‌تنها ادیان نامبرده با نوروز مشکلی نداشتند، بلکه به درجه اول طبیعت که مورد پذیرش همه دین‌باوران و بی‌دینان می‌باشد، از نوروز مشترکاً تجلیل کرده و با فرارسیدن آن در نخستین روز برج حمل (فروردین) دشت‌ها و وادی‌ها در حوزه نوروز به‌خصوص استان بلخ را لاله‌زارها و شقایق مزین می‌نمایند که به آن جشن نوروز و میله «گل سرخ» یا جهنده بالای سخی شاه مردان نام نهاده‌اند. در خوانش و قرائت نوروز تاریخ، جغرافیا، دین، اسطوره، انسان، طبیعت و فرهنگ‌های گوناگون منطقه به ‌هم آمیخته‌اند.

در گام نخست بایست تصریح نمود که اکثر تحریم‌کنندگان نوروز هنوز فرق بین جشن، میله و عید را به‌درستی تشخیص نداده‌اند. نوروز عید نیست و عید به مناسبت‌های اطلاق می‌شود که دارای آموزه‌های دینی باشد. عید به مفهوم دینی آن پیوند ناگسستنی با عبادت، نیایش و تکریم دارد. به این معنا که اگر کسی معتقد به دینی بودن جشن نوروز بوده و این مناسبت را از لحاظ دینی چون عید فطر و عید اضحی بداند، در آن صورت می‌توان توافق نمود که تحریم‌کننده‌گان مقداری ذیحق هستند؛ اما مناسبتی که دارای صبغه دینی و عبادی نباشد، نمی توان آن را تحریم، تکفیر و مذمت نمود. اگر چنین باشد پس باید مناسبت‌های زیادی در زندهگی روزمره ما ملغا شوند که هیچ مرجعی با مسئولیت دینی به جز دستگاه تحریماتی طالبان در مورد نوروز چنین احکام من در آوردی و بدون موخذ و منبع دینی را نگفته است.

پیامبر بزرگوار اسلام (ص) پیش از بعثت خویش در جشن «سوق عکاظ»-چیزی شبیه به نوروز ما- اشتراک نمود و پس از بعثت هم در مورد صحنه‌های از آن که ماهیت دینی نداشت و پیش از اسلام برگزار می‌گردید، با دیده مثبت می‌دید. همان‌طوری که در مبحث «نوروز و سوق عکاظ» دیده می‌شود، اگر مناسبت‌های فرهنگی یک ملت را غیرمشروع اعلام کنیم، این به معنای کشتن هویت یک تبار و گروه اجتماعی است، که اسلام آن را جایز ندانسته است. امروز جامعه اسلامی را پدیده‌های خرافی که اصالت دینی ندارند، حتا به نهی عن‌المنکر مبدل شده‌اند چون موریانه می‌شکافد و اهل فقه هیچگاه در جهت اصلاح آنها احکام شرعی صادر نکرده‌اند. اسراف و ول‌خرچی در مورد مرده‌داری و بذل و خرچ‌های تشریفاتی و نمایشی در مسایل غم و شادی جوامع اسلامی، مسئله چند زن گرفتن خارج از حدود اصل‌های شرعی و اخلاقی و بچه‌بازی که همچون رسم شنیع در مراسم‌های عروسی دیده می‌شود که در هیچ نوروزی چنین رسم‌های مزخرف دیده نشده‌اند، اما مراجع امر باالمعروف طالبان و متحجران پیوسته در جهت تحریم نوروز فرمان صادر می‌کنند.

در مورد ناجایز بودن نوروز به طور صریح در قرآن و حدیث حکم صریحی وجود ندارد، اما از بچه‌بازی، بدعت‌های دینی، بذل و اسراف، شراب نوشیدن، استفاده از مخدرات، قمار، لواطت، زنا، ازدواج‌های متعدد به‌نام «تبذیر» و عاملان آن «مبذرین» و برادران شیطان خوانده شده‌اند.

یکی از عنعنات نوروز در کشور ما رفتن مردم به گورستان‌ها برای دعا به روح مردگان‌شان است. ادیان مختلفی در مسیر تاریخ اضافاتی بر نوروز کرده‌اند که از جمله زردشتی‌ها نوروز را جشن ورود روح مردگان و فرشته‌های فروهر می‌دانند که به گمان غالب پیوند رفتن مردم به قبرستان‌ها در نوروز ریشه زردشتی داشته باشد، هرچند زردشتی‌ها مردگان خودرا دفن نمی‌کردند و در بلندی‌ها می‌گذاشتند تا پرند‌گان گرسنه از آن‌ها تغذیه کنند.

برگزاری نوروز در زیارت‌گاه‌ها تنها ویژه‌ مردم بلخ نبوده، بلکه مردمان کابل، امام صاحب، سرپل و بغلان در افغانستان نیز سال نو را در جاهایی که زیارت‌های مشهوری در آن جای‌ها موقعیت دارد، چون کارتۀ سخی، مندوی، شاه شهید، شهدای صالحین، بی‌بی مهرو در کابل، مزار سر امام یحیی بن زید در امام صاحب و تنه امام یحیی در سرپل، زیارت حضرت علی در مزار شریف، زیارت امام قتیبه بن سعید محدث در بغلان مرکزی و غیره با بر افراشتن جهنده‌ها تجلیل می‌نمایند.

میله گل سرخ در افغانستان از سده‌ها پیش با تشبث مردم مسلمان رنگ‌وبوی اسلامی به خود گرفته بود، نخستین سنت‌های نوروز در عهد اسلام را به رسم خوان «هفت سین» سلام بر هفت پیغمبر اولی‌العزم و بر حق الهی خواندند که قرآن‌کریم از ایشان یاد کرده است، مثل: «سلام علی نوح فی العالمین، سلام قولاً من رب العالمین، سلام علی ابراهیم، سلام علی موسی و هارون، سلام علی یس، سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین، سلام هیه حتی مطلع فجر.»

آراستن خوان هفت‌سین در نزد غالب مردم مسلمان خراسان و آسیای میانه در دورۀ اسلامی تبرکاً تکرار هفت آیه قرآن‌کریم نیز بوده که با حرف «س» آغاز می‌شوند: سبحان الذی اسری بعبده لیلاً من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی برکنا حوله(آیه اسری، سوره17)، سیقول السفهاء من الناس ما و للاهم عن قبلتهم التی کانو علیها (آیه143، سوره بقره)، سبحانه هوالغنی له ما فی السموات وما فی الارض (آیه 68، سوره یونس)، سبحان رب السماوات والارض رب العرش عما یصیفون(آیه82، سوره43)، سبحان الله ما فی السموات والارض وهو العزیز الحکیم (آیه 1، سوره الحدید57)، سمهم فی وجوههم من اثر السجود(آیه29، س. الفتح 48)، سنجزی الذی یصدفون من آیاتنا سوء العذاب (آیه157، شوره الانعام 6).

دسترخوان‌آرایی به قصد تبجیل از آیات کلام ربانی در شب نوروز در نزد مسلمانان در شب سال نو با تسکین روحی و روانی آنها هدف نخست است که به اراده و آرزوی هفت (س) یعنی هفت سورۀ قرآن که با حرف (س) آغاز می‌شوند، تکراراً می‌خواندند و آن را مصدر خیر در کارهای سال جدید و رویدادهای زندگی‌شان با فال نیک می‌گرفتند. اما این خوانش‌ها فقط می‌توانست در مقدمه هفت «س» نوروزی ابراز شوند و از تعالیم ویژه نوروزی نبودند. در واقع، مسلمانان با این می‌خواستند جشن نوروز را که عید مجوس می‌پنداشتند به جشن اسلامی تبدیل نمایند که این اندیشه آنان پس از ظهور دین اسلام تا سال‌های پیش از حکومت مجاهدین و بعدا امارت خود خوانده طالبان ادامه داشت.

با ورود طالبان به حاکمیت، سال‌نامه‌های هجری خورشیدی را که بر مبنای حرکت زمین به‌دور خورشید اساس یافته بود و با تحولات طبیعت همراه بود، تکفیر نموده و همه مظاهر فرهنگی نوروز را غیرقانونی و مجوسی اعلام نمودند و در همین روال تندیس‌های بزرگ تاریخی بامیان، منار چکری در کابل، پیکر خوابیده بودا در تپه سردار غزنی را نیز منفجر نمودند. در همین دوران تعادل میان سال‌نمای خورشیدی و مهتابی به هم خورد و جنگ و پرخاش آفتاب و مهتاب آغاز گردید و فضای فرهنگی جامعه و جای نوروز را «خسوف» و «کسوف» به خود اختصاص داد. حفظ تعادل میان این دو سال‌نما و کوشش برای جلوگیری از افتادن سایه یکی بر روی دیگری زیان فراوانی در پی دارد. ما نه طرف‌دار خسوف هستیم نه هم آرزومند کسوف. بگذار ستاره‌ها بر حسب معمول به دور محور خود بچرخند. ما در این خشک‌سال‌های بی‌بهار و نشگفتن گل وگیاه و نروییدن کشتزارها و باغ‌ها سخت نیازمند حضور خضریایی نوروز گُل افشان هستیم.

در این زمانی که افراطیون از دین گاز اشک‌آور ساخته اند و به‌روی هر چه جمع‌آمدهای خوشی منفجرش می‌سازند، در روزگاری که هر روز پرچم سیاه ماتم و سوگواری جای پرچم سبز بهار به اهتزاز در می‌آید و عزا و سوگواری مردم را پایانی نیست، به خوشی‌های طبیعت و نوروز نیاز داریم. باید افزود که نوروز در بستر سبز طبیعت و در کنار آبشاران خروشنده سرزمین ما به وجود آمده که بلبل هزار دستان، نسیم عطربیز بهار و فرش رنگین سبزه و شگوفه مقدمش را گرامی می‌دارند، حلول می‌کند. نوروز خاطره دیرین سال مردم سرزمین ما، روز انتقال از بدویت و صحرا گردی به استقرار، مدنیت و تمدن کشاورزی توسط دهقانان می‌باشد و تبار فرهنگ‌پرور تاجیک خود اساس‌گذار تمدن کشاورزی هستند، جا دارد که در رسوم اجتماعی و فرهنگی خود چنین جشن‌های شگوفه‌زار، گل و سبزه را همسان طبیعت داشته باشد. این مناسبت در محدوده کشور ما عامل تحکیم وحدت و در گستره سرزمین‌های مجاور، عامل همبستگی منطقه‌ای به‌شمار می رود.

 

خبرگزاری مقاومت: از توضیحات کامل شما سپاسگزارم جناب استاد، اما می‌خواهم از شما بدانیم که حاصل دشمنی با نوروز چه بوده است؟

دکتر صاحب‌نظر مرادی: نوروز سنت کدام دین نبوده و بزرگداشت از آن هم به فحوای: “مَن تَشبَهَ بِقَومِ فَهُوَه مِنهُم” مشابهت با اعمال و افعال پیروان کدام دین دیگر ندارد. نوروز تنها جشن فرّ و فرخندگی طبیعیت و حلول پر میمنت بهار است.

نوروز بر مبنای سنگ‌نبشته‌های تمدن‌های بین النهرین بیشتر از پنج‌هزار سال عمر داشته و پیش از زردشت برگزار می‌گردیده است. آثار تاریخی بین‌النهرین و مصر و سایر مناطق در این حوزه گواهی می‌دهند که جشن نوروز قرن‌های پیش از ظهور زردشت در آریانا و بین‌النهرین در دربارهای آشوری و سومریان وجود داشته است و از طریق مسلمانان تا اسپانیا رسیده و فاطمیان مصر آداب و رسوم نوروز را پذیرفتند و آن را در مصر هم رواج دادند.

با آنکه پاپ‌های مسیحی از سال 313 میلادی تا سال (1622م.) به مدت بیش از 13 قرن  نوروز را تجلیل کرده‌اند و مسیحی‌های مصر تا همین حالا نوروز را به‌ نام «شم‌النسیم» تجلیل می‌نمایند. ولی نوروز ارتباطی با کیش مسیحیت هم ندارد و نوروز اصلا هیچ منشا دینی و عقیدتی ندارد و کار شناخت آن نیز به فقیهان دینی هم ارتباطی ندارد و این مورخان هستند که در مورد نوروز بر اصل برداشت‌های تاریخی‌شان باید سخن بگویند. نوروز را حرام قرار دادن برمبنای صغرا و کبراهای غیردقیق و عدم صراحت روایات حکمی و برداشت‌های من در آوردی اهل دگم و تحجر صورت گرفته است. بازهم عرض این ا‌ست که این یک مناسبت دینی نیست. از این رو، نبایستی برای نوروز فضیلت یا معایب دینی جستجو کرد و تجلیل از آن را بدعت، کفر و الحاد دانست. زیرا در هر دو حالت احکام قطعی‌الدلیل و هم قطعی‌الثبوت طوری که پیروان مذهب حنفی باور دارند، وجود ندارد. اگر این مناسبت در اصل خویش زردشتی هم می‌بود که نیست، امروز مربوط به تمامی ملت‌های منطقه بوده که 90% شان را مسلمانان تشکیل می‌دهند.

نوروز یک مناسبت اجتماعی در پیروی از دگرگونی‌های شگرف طبیعت یعنی جشن نمایش خداوند است که در آن گل و گیاه و شگوفه و سبزه به حرکت در می‌آیند. هیچ‌کس نمی‌تواند این جشن طبیعت را برای همیشه تحریم کند، حتا زمانی که از نوک شمشیر متعصبان تازی خون می‌چکید نتوانستند این جشن شکوه‌مند طبیعت را مهار کنند.

نوروز جشن رستاخیر طبیعت است که نیاکان ما هزاران سال پیش آن را تجلیل می‌کردند و امروز برای مردم ما به یک سنت باستانی و میراثی مبدل شده و با فرهنگ مردم ما عمیقاً عجین شده است. اینکه همه ساله بهار می‌آید و شاخه‌ها شگوفان و چراغانی می‌شوند، معنای آن را دارد که نوروز از امر و نهی اهل غرض و مرض فارغ است و برای آمدن به سرزمین بومی خود از کسی روادید ورود نمی‌خواهد. نوروز ستیزان به منظور مشروعیت‌بخشیدن به فرهنگ‌ستیزی خود گویا مخالفت دین را با نوروز وانمود می‌کنند که هیچ‌گونه موضوعیت شرعی ندارد.

 

خبرگزاری مقاومت: ممنون از فرصتی که در اختیار ما گذاشتید.

بابت حضور شما هم ممنون.

 

 

 

 

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط

آخرین اخبار