29 ثور 1403 12:55 ق.ظ

سکوت در برابر طالبان همدستی با جنایت است

زمان مطالعه: 3 دقیقه

از اشغال و سیه‌روزی و سقوط کشور به دامن اهریمن زمان ملاهبت‌الله، رهبر گروه طالبان چیزی کم سه سال گذشت. ایام، روزها و ماه‌هایی که توام بود با ظلم، بربریت و سلاخی حیثیتی و هویتی زنان و مردان کشور. ساله‌ایی که سایه شوم و سیاه استبداد و ظلم فضا و جغرافیای کشور را سیه‌پوش ساخت و مزه زندگی را به کام شهروندان تلخ و زهرآگین، و امید زندگی انسانی را از مردم و انسان‌های جامعه سلب نمود. مدتی که با رقم زدن جنایات بی‌شمار و هولناک انسانی و بشری و به قیمت قربانی گرفتن از تاریخ، فرهنگ، هنر و سایر ارزش‌های انسانی، گذشت و چهره ظلم، بی عدالتی، تبعیض و زن‌ستیزی و مدنیت‌ستیزی گروه وحشی طالبان، عریان‌تر و با معناتر گردید.

بلی، مدت دو سال و نیم بیشتر حضور طالبان در قدرت، توام بود با قتل و کشتار، ظلم و ستم، زن‌ستیزی و سرکوب دختران، مدنیت‌ستیزی و فرهنگ‌ستیزی… بی‌قانونی و بی‌مشروعیتی و فساد اخلاقی و اداری. اما در این میان آنچه نسبت به کارکرد ظلمانی و ناانسانی طالبان دردآورتر است، ظلم‌پذیری و سکوت و سیل‌بینی شهروندان به مظالم و بی‌عدالتی‌های گروه طالبان در کشور است. این سکوت‌ها و سیل‌بینی‌ها بنا به هر دلیلی که هم باشد، سبب پایداری و دوامداری سلطه‌ نامشروع طالبان، بیشتر شدن ظلم و جنایت این گروه خونخوار در کشور می‌گردد.

نقل است که از سقراط پرسیدند: «کی ظلم و جور از عالم بر می‌افتد و عدالت حاکم می‌شود؟» سقراط گفت: «عدالت زمانی حاکم می‌شود که وقتی ظلمی بر کسی وارد می‌شود آن‌ها که ظلم بر ایشان وارد نشده همان قدر متغیر و رنجیده شوند که شخصِ ستم دیده.» حقیقت امر هم چنین است که تا زمانی حس انسانی شهروندان کشورما به این درجه‌ای از همدردی و همیاری نرسد، که درد فرد و شهروند دیگر را درد و رنج خود نداند و نسبت به رفع آن اقدام نکند و دست ظالم را کوتاه نسازد، ما شاهد حضور عدالت و احسان در جامعه نخواهیم بود. تا زمانی که تمامی شهروندان کشور نسبت به ظلم و ستم آشکار گروه طالبان، احساس مسؤلیت نکنند و برای زدودن آن دست به دست هم ندهند و در یک مسیر حرکت نکنند، نمی‌توانیم به جامعه‌ انسانی عاری از ظلم دست پیدا کنیم.

ظلم طالب وقتی ختم می‌شود که سکوت تمامی شهروندان کشور نیز ختم شود. شهروندان ساکت باید بدانند که آتش ظلم و خشونت گروه طالبان دیر یا زود دامن آن‌ها را نیز می‌گیرد، چون گفتند که نشستن با مردم و یا گروه ظالم، و دوستی با آن خطا و گناه اجتماعی عظیم است،که‌ افزون بر سایر شهرواندن خود شخص را هم زیان می‌رساند. زیرا مردمی که ستم و ظلم را قبول ندارند و در برابر آن قیام و ایستادگی کرده و می‌کنند، او را در شمار گروه ظالمان می‌نهند. و می بایست تا شهروندان کشور نسبت به ظلم گروه ظالم طالبان، سکوت را بشکنند و همصدا با فرزندان راستین وطن و سرزمین شان شوند که با سلاح گرم در برابر طالبان مبارزه دارند. شهروندان عزیز، بی‌اعتنایی دربرابر آن‌چه تحت سلطه‌ نامشروع طالبان، در افعانستان می‌گذرد، جنایت است. برای رهایی و شریک نشدن در جنایات جاری کشور، باید سکوت را شکست و جانب حق را گرفت. جانبی که برای رهایی کشور از اشغال سیاه طالبانی مبارزه می کند. جانبی که دوسال و نیم بیشتر می‌شود از جان شان مایه گذاشتند و برای رهایی شما از سلطه‌ شیطانی طالبان و بازگشتاندن عزت و عزتمداری به جغرافیای وطن مبارزه، دارند.

شهروندان گرامی، متوجه باشید که در جامعه‌ ظالم و اجتماعی توسط ظالمین و جهال طالب اداره می‌شود هیچ‌کس_ به استثنای مردان و زنانی که سکوت را شکسته اند و به ترس غالب آمده اند و در برابر هیولای وحشی طالب، مبارزه دارند _ بی‌گناه نیست. سکوت ساکنین در برابر ظلم سیستماتیک طالبانی، به‌خودی‌خود تشویق به ادامه‌ ظلم در کشور است. راه نجات فقط در شکستن سکوت و نه گفتن به ظالم و همکاری و همیاری با جانب حق است. از همین‌گونه کسانی که با ظاهر شدن در رسانه‌های تصویری و یا هم فضای اجتماعی خود را در منصب بی‌طرف‌ها جا می‌زنند، باید بدانند که بی‌طرفی در برابر ظلم نه تنها که معنا ندارد، اوج جنایت و همکاری با طالبان را نیز نشان می‌دهد. با بی‌طرفی در مقام‌ تائیدکننده ظلم و تشویق‌کننده گروه ظالم قرار می‌گیرد. بی‌طرف‌های رسانه‌ای باید بدانند که این سکوت‌شان، نوعی همدستی ضمنی با طالبان است و جز این معنای دیگر ندارد.

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط

آخرین اخبار